🔥عنصرعشق💧پارت5
حتماالیاتواشپزخونهبودتاخواستمچشماموببندم
دوبارههمونصداروشنیدم
گوشیموبرداشتموچراغقوهشروروشنکردم
دراتاقروبازکردمورفتمبیرون
یکهوخوردمبهیهچیزی
*+جییییییییییییغ😱
*دیوونهاینوقتشباینجاچیکارمیکنی
+تواینجاچیکارمیکنی
*+منیهصداییشنیدم
*+😅
+صداازاشپزخونهمیومداگهتونبودی پسکی
بوده؟👻😵
ازپلههارفتمپایین
*مرینت نرو خطرناکه
+بجایاینحرفایهچیزیبگیردستتازخودتدفاع
کن ،مننمیزارمکسیبدوناجازهمنبیادتوخونم
همینجوربهاشپزخونهنزدیکمیشدم
نگاهیبهپشتمانداختمالیابا یهبالشتپشتسرم
ایستادهبود
+اونچیهدستت
*بالشتهدیگه
+کورکهنیستم،منظورماینهبراچیگرفتیتودستت
*خودتگفتی
+ازدستتو🤦♀
رفتمتواشپزخونههیچکسنبودفقطدولیوان
شکستهرویزمینبود
+الیا
*چیه
+بعدازاینکهظرفاروجمعکردییادترفتهاینارو
برداریچونرولبهمیزبودهافتاده
*واقعا؟؟
+ارهحالامیتونیاونبالشتروبزاریکنار
+منرفتمبخوابم
رفتمتواتاقمودوبارهخوابیدم......
باصدایزنگگوشیبیدارشدم
رفتمدستوصورتموشستمورفتمپایین
بتالیاصبحانهخوردیمومنرفتمتاامادهبشم
موهاموبستمبودممنهیچوقتموهاموبازنمیزارم
ازاتاقرفتمبیرونکهدیدمالیاهنوزامادهنشده
+چراامادهنشدی؟
*منیهکاریدارمتوبرومنبعدا میام
+باشه
کلیدماشینروبرداشتمنشستمتوماشینوبرو
کهرفتیم
وقتیرسیدمشرکتدادمماشینروپارککردن
همهجمعشدهبودنرفتمنگهبانی
+سلامهمهاومدن؟
نگهبان،بلههمهاومدن