🔥عنصرعشق💧پارت2

"F" · 14:44 1400/04/10

لایک‌و کامنت فراموش نشه


+خونه‌خودت؟شوخی‌میکنی؟مگه‌من‌‌میزارم؟
*ولی‌اخه...
+ولی‌نداره‌ زود‌باش‌بریم‌تو
+فردا‌یه‌چند‌نفر‌بیارم‌‌اینجارو‌تمیز‌کنن
+بیا‌بریم‌یه‌اتاق‌برای‌خودت‌بردار
*من‌اون‌اتاق‌رو‌میخوام‌همونی‌که‌کنار‌اتاق‌توعه
+باشه
[فردا‌صبح]
‌باصدای‌زنگ‌گوشی‌چشمامو‌باز‌کردم‌چون‌کل‌‌خونه
گردو‌خاک‌داشت‌مجبور‌شدیم‌رویه‌مبل‌بخوابیم
‌همونجور‌که‌چشمام‌نیم‌باز‌بود‌دستمو‌زدم‌به‌الیا
+الیا،الیا
*ها‌چیه؟
+پاشو‌اون‌ماس‌ماسکتو‌خاموش‌کن‌بخوابیم
وبعد‌دوباره‌چشمامو‌بستم
نمی‌دونم‌چی‌شد‌که‌یکهو‌الیا‌منو‌از‌روی‌مبل‌انداخت
پایین
+چه‌مرگته؟
*‌چرا‌منو‌‌الکی‌بیدار‌میکنی‌‌گوشی‌خودت‌داره
زنگ‌میزنه
+راست‌میگفت‌گوشیم‌رو‌کوک‌کرده‌بودم
بلند‌شدن‌و‌قطعش‌کردم
‌+من‌امروز‌میرم‌شرکت
*ماشین‌هامون‌کی‌میرسه؟
+امروز‌از‌شرکت‌که‌برگشتم‌میریم‌ماشین‌هامونو
تحویل‌بگیریم،راستی‌یه‌چند‌نفر‌میان‌خونه‌رو‌تمیز
کنن‌
*باشه
صبحانه‌رو‌سریع‌خوردیم
‌‌‌‌یکی‌از‌لباسامو‌از‌تو‌چمدون‌در‌اوردم‌خدا‌رو‌شکر
اُتوش‌خراب‌نشده‌بود
لباسمو‌پوشید‌م‌
+الیا‌یادت‌نره‌اتاق‌پدر‌و‌مادرم‌کوچک‌ترین‌تغییری
نکنه‌به‌کارگر‌هایی‌که‌میان‌بگی
‌وقتی‌‌میخواستن‌تمیز‌کنن‌‌‌وسایلای‌اتاق‌رو‌یه‌سانت
هم‌جابه‌جا‌نکنن
*باشه‌نگران‌نباش‌‌خودم‌نظارت‌میکنم
+مرسی‌من‌دیگه‌رفتم، فعلا
*فعلا
تاکسی‌جلوی‌در‌منتظرم‌بود‌ ادرس‌شرکت‌رو‌دادم
[‌نیم‌ساعت‌بعد]
‌رسیدم‌شرکت‌از‌ماشین‌پیاده‌شدم‌پول‌رو‌به‌راننده
دادم
+بقیش‌مال‌خودتون
‌‌خواستم‌از‌در‌برم‌تو‌که‌یه‌مرد‌تغرییبا‌مسن‌که‌فکر‌کنم
‌نگهبان‌‌بودجلوم‌رو‌گرفت
‌نگهبان،‌خانم‌کجا؟
+من‌‌میخوام‌برم‌تو