مرینت/گربه


الیا/منظورم‌اینه‌‌چرا‌اوردیش‌اینجا


مرینت/زدم‌بهش‌پاش‌شکسته‌میخوام‌ازش‌مراقبت‌کنم

.............
مرینت/الیا‌من‌رفتم‌تو‌اتاقم‌یه‌چند‌تا‌طرح‌بکشم


الیا/باشه‌فقط‌این‌گربتو‌بردار‌ببر


مرینت/میسی بیا‌بریم


الیا/میسی؟


مرینت/اره‌دیگه‌اسمشه


الیا/براش‌اسم‌گذاشتی؟


مرینت/اره


میسی‌بدو‌بیا‌پیش‌من


‌میسی‌رو‌بغل‌کردم‌‌و‌رفتم‌تو‌اتاق‌کارم‌‌نشستم‌‌رو‌
صندلی‌و‌شروع‌کردم‌به‌کشیدن....‌‌‌.....


[صبح]


صدای‌میسی‌از‌خواب‌پاشدم‌من‌دیشب‌همون‌جور
روی‌صندلی‌حوابیده‌بودم‌کمرم‌به‌شدت‌درد‌میکرد
‌‌هرجوری‌بود‌دست‌و‌صورتمو‌شستم‌و‌رفتم‌پایین


الیا/سلام‌صبح‌بخیر


مرینت/‌کدوم‌خیر؟


الیا/باز‌چته؟


مرینت/‌دیشب‌رو‌همون‌صندلی‌اتاق‌کارم‌‌خوابیدم
تو‌نمی‌تونستی‌من‌بیدار‌کنی؟


الیا/‌من‌بعد‌از‌اینکه‌تو‌رفتی‌منم‌رفتم‌خوابیدم‌ 
حالا‌مگه‌چی‌شده؟


مرینت/کمرم‌درد‌میکنه


الیا/😂😂
مرینت/اخ‌‌اخ‌اخ


الیا/‌امروز‌نمیخواد‌بری‌شرکت


مرینت/واسه‌چی


الیا/😐😐😐


مرینت/باشه‌نمیرم


‌بعد‌ازینکه‌صبحانه‌خوردیم‌‌الیا‌اماده‌شد‌تا‌بره‌شرکت


الیا/من‌واسه‌ناهار‌یه‌جای‌خوب‌سراغ‌دارم‌‌


مرینت/باشه


《از‌زبان‌ادرین》
‌‌صبح‌رفتم‌شرکت‌هنوز‌افراد‌زیادی‌نیومده‌بودن
‌رفتم‌تاببینم‌کاگامی‌چطوره
.......
ادرین/سلام‌بر‌بانو


کاگامی‌/سلام‌چه‌عجب‌یادی‌از‌ما‌کردی‌و‌از‌اون‌دختره
جدا‌شدی


ادرین/‌کاگا‌می‌این‌حرفا‌یعنی‌چی؟


کاگامی/هیچی‌برو‌بزار‌به‌کارم‌برسم


ادرین/کاگا‌می‌خانم‌دوپن‌چنگ‌ ‌دوست‌دوران‌بچگیم‌بودن
.طبیعیه‌که‌من‌پیش‌ایشون‌هم‌باشم


کاگامی/یعنی‌فقط‌دوستته؟


ادرین/معلومه